خداحافظی با بوئینگ 747; نمادی از دوران طلایی هوانوردی که باید خیلی زودتر بازنشسته می شد


جذابیت اولیه 747 تا حدودی به دلیل اندازه بزرگ آن بود. در دهه‌های 1950 و 1960، بیشتر هواپیماها جت‌های باریک، تک راهرو یا با بدنه باریک بودند که فقط تعداد نسبتاً کمی مسافر را حمل می‌کردند. در مقابل، چهار موتور 747 به این معنی بود که اندازه خود هواپیما می‌تواند بسیار بزرگ‌تر باشد و صندلی‌های بیشتر و فضای ناهارخوری بزرگ‌تری به آن بدهد. جان استریکلندتحلیلگر هوانوردی در GLS Consulting می‌گوید: «شرکت‌های هواپیمایی در ابتدا نگران این بودند که چگونه می‌خواهند همه این صندلی‌های اضافی را در هواپیما بفروشند. با این حال، این به آنها این فرصت را داد که رقابتی تر و مقرون به صرفه تر بفروشند و در عین حال سطح فوق العاده بالایی از خدمات را ارائه دهند.”

اندازه هواپیما یک عامل غافلگیرکننده و یک نقطه فروش قابل توجه در یک صنعت رقابتی بود که مسافران به طور فزاینده ای حق انتخاب خطوط هوایی را داشتند. رابرت ماناین تحلیلگر هوانوردی می گوید: «مهم نبود چه کسی آن را اداره می کرد. خطوط هوایی ژاپن یا لوفت هانزا، بریتیش ایرویز، ایرفرانس یا یک نهاد دولتی، بوئینگ 747 نماینده قدرت بود.

موتورهای بوئینگ 747 که 45000 پوند نیروی رانش تولید می کردند، نشان دهنده پیشرفت قابل توجهی نسبت به نسل قبلی هواپیما بودند. با این حال، فناوری‌های جدیدتر به زودی از 747 پیشی گرفتند. موتورهای بعدی توانستند تا 100000 یا 120000 پوند نیروی رانش تولید کنند. این بدان معناست که هواپیماها فقط می توانستند از دو موتور به جای چهار موتور 747 استفاده کنند. هواپیماهای جدیدتر نیز سوخت کمتری مصرف می کردند.

خطوط هوایی امروزی باید با افزایش هزینه سوخت، محیط رقابتی که نیاز به کارایی بیشتر و کاهش انتشار کربن دارد، دست و پنجه نرم کنند. بوئینگ 747-400 که بین سال های 1989 تا 2009 تولید شد، تقریباً 26635 دلار در ساعت قیمت داشت. در مقابل، بوئینگ 787-8 که هنوز در حال تولید است، 14465 دلار در ساعت قیمت دارد که 45 درصد ارزان تر از 747 است.

مان خاطرنشان می کند که حتی اطلس ایر که آخرین هواپیمای 747 را تحویل می گیرد، قبلاً انتقال بخش عمده ای از تجارت بار خود را به بوئینگ 777 آغاز کرده است. یک هواپیمای دو موتوره که در اواسط دهه 1990 وارد خدمت شد.