هر یک از روش های ارزش گذاری استارتاپ که در بالا ذکر شد، مزایا، معایب و محدودیت های خاص خود را دارند. انتخاب روش یا روشهای مناسب در ارزشگذاری به عواملی مانند سطح بلوغ راهاندازی، دادههای موجود، مدل درآمد، تشخیص کارشناس ارزشگذاری و غیره بستگی دارد.
طبقه بندی روش های ارزش گذاری بر اساس نوع تحلیل
11 روش ارزش گذاری استارتاپی که در قسمت قبل ذکر شد را می توان با توجه به نوع تحلیل به سه دسته تقسیم کرد. این سه دسته عبارتند از:
• روش های ارزش گذاری بر اساس داده های مالی کسب و کار
• روش های ارزش گذاری نسبی و مبتنی بر بازار
• روش های کیفی ارزش گذاری راه اندازی
سه روش کارت امتیازی، روش برکوس و روش تجمیع عوامل خطر در دسته کیفی ارزش گذاری قرار می گیرند.
روش های ارزش گذاری بازار منصفانه، روش نمونه کاوی تحلیلی، روش ضریب و روش مقایسه ای در دسته روش های نسبی و مبتنی بر بازار قرار دارند.
چهار روش باقی مانده از روش های ذکر شده در دسته ارزش گذاری بر اساس داده های مالی کسب و کار قرار می گیرند. این روش ها عبارتند از: روش جریان نقدی تنزیل شده، روش سرمایه گذاری خطرپذیر، روش ارزش روز تعدیل شده با ریسک و روش بهای تمام شده مجدد.
استفاده از روش های مناسب برای ارزش گذاری به ماهیت پروژه، سطح بلوغ، بازار هدف و البته داده های موجود برای ارزش گذاری بستگی دارد. استفاده از هیچ یک از روش ها بر اساس برتری آن روش نسبت به سایر روش ها نیست، اما با توجه به نظر کارشناس ارزش گذار و داده های موجود، روش انتخاب شده برای آن مورد بهترین روش بوده است.
معایب ارزش گذاری بیش از حد استارت آپ ها
ارزش گذاری به سادگی به ارزش کلی یک شرکت اشاره دارد. اگر ارزش یک استارتاپ بالاتر از آنچه هست و بازار حاضر است برای آن بپردازد، بیش از حد ارزش گذاری می شود. در ارزش گذاری بیش از حد استارتاپ، ارزش استارت آپ برای سرمایه گذاران فعلی بیشتر از سرمایه گذاران آینده است.
ارزش گذاری بیش از حد یک استارتاپ یک معامله بزرگ است که هم از سوی بنیانگذاران و هم سرمایه گذاران دیده می شود، اما چرا این وضعیت به نفع هیچ یک از طرفین معامله نیست؟
1. ارزش استارت آپ را در مراحل بالاتر کاهش می دهد.
2. امکان افزایش سرمایه در دورهای بعدی بسیار ضعیف می شود.
3. هجوم سرمایه های کلان ناشی از ارزش گذاری بیش از حد دور اول باعث اسراف زیاد و در نتیجه اتلاف وقت و سرمایه می شود.
معایب کم ارزشگذاری استارتآپها
با توجه به دو مفهوم ارزش گذاری و ارزش گذاری بیش از حد که در قسمت های قبل توضیح داده شد، کم ارزش سازی استارتاپ معنای روشنی خواهد داشت. از دیدگاه برخی سرمایه گذاران، کم ارزشی استارتاپ ها برای آنها یک برد محسوب می شود. در ظاهر، سرمایه گذار بخشی از سهام ارزشمند یک استارتاپ را ارزانتر از ارزش واقعی آن خریداری کرده است. اما در واقع سرمایه کمتری در اختیار تیم استارت آپی قرار گرفته است که احتمال می رود قبل از رسیدن به دور بعدی تمام شود و برنامه ها نیمه کاره بماند. از طرفی انگیزه سرمایه گذاران و تیم استارت آپی برای ادامه مسیر کاهش می یابد.
دلیل کاهش انگیزه بنیانگذاران روشن است. سرمایه گذار با کم ارزش کردن استارتاپ، سهم بزرگی از کسب و کار را دریافت کرده است. از طرفی سهم موسسان کاهش می یابد و در دورهای بعدی سرمایه گذاری این سهم بیشتر رقیق می شود.
این موضوع به قدری جدی است که حتی سرمایه گذاری در دورهای بعدی نیز سخت خواهد بود. زیرا سرمایه گذاران متخصص با آگاهی از کم ارزشی در دوره قبل و اطلاع از کاهش انگیزه موسسان حاضر به سرمایه گذاری در این استارتاپ نخواهند بود. بدون تزریق سرمایه جدید راهی جز شکست برای این استارت آپ وجود ندارد.
به دلایل ذکر شده، استارت آپ ها باید ارزش منصفانه خود را بدانند. روشهای رایج ارزشگذاری استارتآپها بیان شد و همچنین اشاره شد که هیچکدام از روشها نسبت به دیگری ارجحیت خاصی ندارند. کارشناسان ارزشیابی با توجه به شرایط راه اندازی یک یا چند روش را انتخاب می کنند. هر چه ارزش به دست آمده منصفانه تر باشد، آینده استارتاپ روشن تر و مراحل بعدی سرمایه گذاری آسان تر خواهد بود. بر اساس آنچه تاکنون گفته شد، می توان گفت که هم ارزش گذاری بیش از حد و هم کم ارزشی برای مؤسسان و سرمایه گذاران زیان آور خواهد بود. برای جلوگیری از این وضعیت و کسب اطلاعات بیشتر در مورد ارزش گذاری و مشاوره استارت آپ ها به اینجا مراجعه کنید.